I lOvE yOu mY lOvE
هیچ گاه نفهمیدم چه رازی بین دلم و دستم است... از دستم رفت به هر چه دل بستم... گاهی دلم میخواهد وحشیانه غرورت را پاره پاره کنم... قلبت را در مشتم بگیرم ومحکم بفشارم... تا لحظه ای حالم را بفهمی... سرفه هایم صدای خرده شیشه میدهند... به گمانم دلم شکسته است... از وقتی که نیستی خدا میداند که چقدر اب به صورتم پاشیدم... این کابوس انقدر واقعی است که از خواب بیدار نمیشوم... همین که هستی همین که لابه لای کلماتم نفس میکشی... راه میروی... در اغوشم میگیری... همین که پناه کلماتم شده ای... همین که سایه ات هست... همین که کلماتم از بی تویی یتیم نشده اند... کافی است برای یک عمر ارامش... "بـــــــــــــــــــــــــاش" حتی همین قدر دور... دلم ذره ای مردن میخواهد... فقط میخواهم بدانم اگر من نباشم تمام مشکلات حل میشود؟؟؟ عشق یعنی: وقتی یه اس ام اس ازش میاد حتی قبل اینکه بدونی چی نوشته ی لبخند میاد روی لبت... همینکه یه لحظه بهت فکرمیکرده واست اندازه یه دنیا می ارزه... عشق یعنی: تو گوشیت یه سری اس ام اس هست که"عمـــــــــــــــرا" دلت بیاد پاکشون کنی... وقتی با گفت و گو مشکلتون حل نشد وقتی بحثتون به بن بست رسید... فقط بغلش کنید محکم محکم... گاهی حس میکنم روی دست خدا مانده ام... خسته اش کرده ام... خودش هم نمیداند با من چه کند... سکوت میکنم... نه اینکه دردی نیست... گلویی نمانده برای فریاد... دختر است دیگر... گاهی دلش میخواهد بهانه های الکی بگیرد به هوای اغوش تو شانه های تو که بعد تو ارام...خیلی ارام در گوشش زمزمه کنی: ببین من عاشقتم... اشکهایم که سرازیر میشوند دیری نمی پاید که قندیل میبندد... عجیب سرد است هوای نبودنت... هی فلانی! دیگر هوای برگرداندنت را ندارم... هر جا که دلت میخواهد برو... فقط ارزو میکنم وقتی دوباره هوای من به سرت زد انقدر اسمان دلت بگیرد که با هزار شب گریه چشمانت باز هم ارام نگیری... و اما من... بر نمیگردم که هیچ... عطر تنم را هم از کوچه های پشت سرم جمع میکنم که لم ندهی روی مبل های راحتی... با خاطراتم قدم بزنی... تختی که هر شب تنها با یاد کسی روش بخوابی تخت که نیست تابــــــــــــــــــــــــوته... چرا هر بار که با خودم میگم: به جهنم که رفت... باز بغض گلومو میگیره؟! چه تلخ... لب هایش بوی سیگار میداد... و تلخ تر اینکه میدانستم سیگار نمیکشد... بعضی ها رو باید از تو رویات بکشی بیرون محکم بغلش کنی و بعد اروم در گوشش بگی: اخه تو چرا واقعی نیستی لامصب...! تنهایی راه رفتن سخت نیست... ولی وقتی ما این همه راهو با هم رفتیم تنهایی برگشتن خیلی سخته... تمام شد... جز این اشکها برای باختن چیز دیگری ندارم... بریزم به پایت میمانی؟! ببین چقدر عمرت براش کوتاست که بهت میگه: "گـــــــــــــــــــــــلم"
[-Design-] |